عزیزم عاشقانه دوستت دارم...
سلام محمد جواد گلم مامان پریسا جون اعتراض کرده که چرا در مورد شیرین کاریات چیزی نمی نویسم . باور کن مامان پریسا هر وقت لب تاب رو روشن می کنم محمد جواد می خوات باهاش بازی کنه و نمی ذاره مطلب بنویسم هر وقت هم که می خوام ازش عکس بگیرم می خوات دوربین رو ازم بگیره و باهاش بازی کنه و بذاره توی دهنش. بگذریم ... پسر گلم انقدر شیرین شده که حد نداره اولا که از ده روز پیش می ایسته و دو قدم راه می ره 10ماه و 18 روزش بود دوما تلفن رو می ذار ه روی گوشش و حرف می زنه ما فقط الو رو می فهمیم . مهر رو هم که می بینه دستاش رو می ذاره روی گوشاش و یه چیزایی می گه قربونش بشم . ما هفته گذشته مشهد بودیم از 2...
نویسنده :
مامان و بابا
0:22